رویای جوانی

من برای سال ها می نویسم

رویای جوانی

من برای سال ها می نویسم

آسمون ریسمون

اگه فکر می کنی کار درستی می کنی، پنهون نکن و فلسفه نباف... صداقت بیشتر آدما رو جذب میکنه...

جمع دیوانگان

 آقا تو رو خدا اگه نمی تونین مشکلات زندگی رو تو چهاردیواری خونه تون حل کنین نرین ازدواج کنین..خانم هایی که میرین هر چی تو دلتونه میریزین تو دل مامان باباهاتون..مردایی که مخصوصا میرین برا ماماناتون سیر تا پیاز زندگیتون رو تعریف می کنین...نکنین این کارو...یک بار که حرمت ها بشکنه دیگه خیلی سخت میشه زندگی رو جمع کرد ها! اونوقته که مامان بابات میان شوهرتو که معاون شهرداره بی آبرو میکنن سر اینکه بیچاره ۹شب میومده خونه!..زنگ همه واحدا رو میزنن و الله اکبر گویان تشریف آوردن واسه بی آبرو کردن... پلیس خبر میکنن و دیوونه بازی... به پلیسه میگی آقا ماشینتو پایین تر پارک کن اینا آبرو دارن فقط عصبی شدن.میگه مگه ایدز دارم؟!! 

خیلی وقتا دلم آتیش میگیره از این جامعه و آدمای بی اخلاق..از این همه بی خردی و نافهمی آدمهایی که براشون ذره ای شعور باید قائل بود (به حکم موقعیتی که توش قرار دارن).....اما وضع رو بدتر از اون چیزی می بینم که بخوای ازش گلگی کنی و راهی برای درست شدنش باشه...  

 

بیابان است و کوه و خانه ای چند 

درون خانه ها دیوانه ای چند 

چه خوش بودی گر این دارالمجانین 

بدی خلوتگه فرزانه ای چند..

وداعی در بین نیست، که این آغاز سلام است...

با من غریبگی نکن

 

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه

تا سکوت هر شب من با هجومت روبرو شه 

بی هوا بدون مقصد سمت توفان تو میرم 

منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم  

 

تو همین جایی و هر روز من به تنهایی دچارم 

منو نزدیک خودم کن تا تو رو یادم بیارم...

دگرشمعی فروزان

 مرغی که درحافظه اش

ویرانی آشیانه ای راپشت سردارد

هرگزبرشاخه های سوخته‌ درخت اعتماد

لانه نمی بندد...

                                  خیزران

پی نوشت : این شمعه شعله اش نمی یاد..زلال آب، اشکین و سوزانش رها نکرده...

همه می دونن!

تازه گلی سر راهم گیرد و با من گوید محرم راز تو کو ؟

خار رهی به تمنا دامن من بگرفته، کان گل ناز تو کو ؟...

آینه های ناگهان

می نویسم تا یادم بماند به قیمت رنجش دیگری، راحت جان نطلبم..

می نویسم تا یادم بماند ارزش دوستی بیشتر از خوشی های چند روزه است..

می نویسم تا یادم بماند آن چه بر من رفت را به خاطر نیاورم و عزیز مهربانی را به آن مبتلا نسازم..

می نویسم تا یادم بماند امروز روز رسیدن به نتیجه همه اشتباهات 3سال گذشته من بود..

می نویسم تا یادم بماند فردا های روشن و موفقیت در انتظار کسی است که محبت و عشق خود را نثار انسان هایی کند که هر روز و هر جا همین اطراف به او می رسند..

می نویسم تا یادم بماند اگر قدم بر پله بالاتری نهادم، گذشته ام را فراموش نکنم، همه آنهایی که روزی در کنارم بودند و دستم را گرفتند..

می نویسم تا یادم بماند فراموشی، نعمت بزرگ خداست..

می نویسم تا یادم بماند اگر کسی با من بدرفتار بود، بنگرم که چه کرده ام تا این خصلت از او رخ داده است..

می نویسم تا یادم بماند صبر و تحمل است که راه مشکلات را می بندد..

می نویسم تا یادم بماند با هر کس تا حد لیاقتش باید گفت و شنید و بود و گذشت داشت..

می نویسم تا یادم بماند دل ها آسان می شکنند..

می نویسم تا یادم بماند آن ها که ادعا دارند، در کوچکترین مشکلاتی عاجز می مانند..

می نویسم تا یادم بماند اگر حرمتم شکسته شد، آسان گذشت نکنم..

تلقین

مگر نه اینکه ما آزادیم هر اعتقادی داشته باشیم؟!.. گاهی به سخره گرفتن تفکرات دیگران، دستمایه روشنفکر تلقی کردن خودمون میشه... اگر کسانی هستند که (آن میله و قفل که روی مدفن و قبر فلان آدم گذاشته شده مقدس است)، دلیل بر این نیست که احمق است و انسان اش ندانیم..

من هم برآنم تا غبار خرافات آمیخته شده با زندگی هر ایرانی را از تنم بزدایم... اما پذیرفته ام که کسانی از عوام با طرز تفکرات خودشان، از قفل امامزاده دور افتاده ای هم حاجت بگیرند; با این توجیه که او هم با این تلقین، آرامش می یابد..

یه مقاله مرتبط تو سه وبسایت که احتمالا اگه دانشجوی پزشکی یا فنی باشین، حداقل به یکیش دسترسی دارین:

Is there a role for prayer and spirituality in health care?

پی نوشت:

و اگر خدای تعالی ضرری به تو برساند جز خودش کسی نمی تواند آن را از تو دفع کند و اگر بخواهد خیری به تو برساند، هیچکس نمی تواند فضل و کرم او را از تو دریغ کند، او به هرکدام از بندگانش که بخواهد،کرمش را می رساند...یونس107

اینا که هر چی بهشون بگی، سریع موافقن اما بعدش حرفهای دیگه و بند و تبصره میذارن.. اول باهات همراه میشن حالا وقتشه که تو رو با خودشون همراه کنن و حرفهای خودشونو به کرسی بنشونن...

پ ن:اصولا هرکی سریع جواب خواهش تو داد، رو حرفش نمیشه حساب کرد..حالا یا نیتش اینه که انجام نده و حواله داده، یا اینکه پای انجام دادنش که می رسه، سمبل کاری و جون به لب رسوندن میشه سرلوحه کاراش..

۱شهریور87

تاریخ را بنگری به همدانی می رسی که بوعلی سینا برای خفتن در آن، دنیا را گشت...