باج
در اين برنامه ،يك نفر از ايران و دقيقا از اصفهان تماس گرفته بود و ميگفت دوست دخترش از بس كه از او پول گرفته بيچاره شده.
نكته جالب، نصايح مجري برنامه بود كه مدعي داشتن دوست دختر زيادي هم بود ،مجري به طرف گفت كه بايد بيشتر حواسش را جمع كند،چون همه دخترها كارشان اين است!
به طور اتفاقي، دقيقا همان روز فيلم hors de prix ديدم كه آدري تتو بازيگر ،بامزه و ريز نقش فرانسوي در آن بازي ميكرد.
فيلم كه به شدت خندهدار و در عين حال تاسفآور بود،داستان
همين چلاندن آدمهايي است كه چون دلشان ميخواهد كسي دوستشان داشته باشد،پس باج ميدهند.
داستان دختري كه با پيرمردها ميچرخد و آنها هم مدام برايش لباس ،كفش و مشروب اعلا
ميخرند.
حرف دخترك هم اين است تو از من سود ميبري و من از تو،پس جاي گلايهاي نيست.
اين داستان تا جايي پيش ميرود كه به يك مامور هتل هم ياد ميدهد كه چطور از پيرزنها خرجي بگيرد.حالا حوصله گفتن بقيه داستان را ندارم اما نكته اينجاست كه همه كساني كه در اين فيلم باج ميدادند كاملا حواسشان بود كه چه ميكنند.
ولي ما جهان سوميهاي متوقع ،هميشه فراموش ميكنيم كه هر چيزي بهايي دارد و ما براي داشتن آنچه ميخواهيم اين بها را بايد بپردازيم.
لكان ميگويد هر انساني از هر چيزي كه عذاب ميكشد، در عين حال لذت
هم ميبرد.اگر از هر كس سوء استفاده ميشود، فرقي نميكند،در هر رابطهاي ،در
كار،خانه،دوستي ،نتيجه ضعف و لذتي است كه ميخواهد،پس ديگر جاي گلايهاي نميماند.