قرعه فال به نام من دیوانه زدند

امروز قرعه کشی عمره دانشجویی دانشگاه بود... توسالن شاید حدود ۵۰۰نفری چشم انتظار داشتند که اسمشون از سیستم قرعه کشی (که البته کامپیوتری بود)بیرون بیاد و روی اون پرده بزرگ نوشته شه... دخترایی که اسمشون درمیومد و تو جمع بودن با جیغ و هورا کشیدن ابراز احساسات میکردن اما پسرا پا میشدن حاج آقا میشدن و با همه روبوسی میکردن!

خلاصه هیجان خاصی داشت... اسم یه از خدا به دور هم جز نفرات اصلی انتخاب شد تا بلکه بره مکه یه کم بشینه فکر کنه خودشو پیدا کنه...خداشو پیدا کنه... امیدوارم لیاقت اینو داشته باشم که از میون اون همه دانشجو میخوام برم... به هر حال خیلی خوشحالم...

دوران دانشگاه پر از خاطره های تلخ و شیرینه.. درس و امتحان و دلهره و خنده و شیطنت و .. طبیعت فوق العاده دانشگاه..روزای برفی... همه و همه بخشی از زندگی من هستند که ماه های آخرشو میگذرونم(زندگیمو نمیگما!)... دو تا پروژه هامو که تیرماه تحویل بدم. سفر مکه هدیه جالبی برای وداع با این دانشگاس... ممنونم خدا.............