دوباره نمی خوام چشمای خیسمو کسی ببینه
یه عمره حال و روز من همینه
کسی به پای گریه هام نمی شینه
هنوز تو حسرت یه همزبونم
ولی نمیشه گفت اینو میدونم
بازم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرام بوی غم گرفته
کسی نفهمید غمم چی بوده
دلیل یک عمر ماتمم چی بوده
به زخمی مرهمم کس را و زخمی میزنم کس را، شگفتآورترینم من، چنینم، جمع اضدادم...
زمان بیکرانه را تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمی است این درنگ درد و رنج
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می زند رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
هوشنگ ابتهاج
بارانی باید..
همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید...
باز روشن می شود زود..
تنها فراموش نکن این حقیقتی است : بارانی باید تا که رنگین کمانی بر آید و لیموهایی ترش تا که شربتی گوارا فراهم شود..
و گاه روزهایی در زحمت تا که از ما انسانهایی تواناتر بسازد..
خورشید دوباره خواهد درخشید..زود..خواهی دید.....
کالین مک کارتی
پی نوشت : پیام یک دوست قبل از کنکور.حس فوق العاده ای تو لحظات پر استرس قبل کنکور بهم داد..