-
خیس
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1387 03:02
خیلی دلم برا یه باران حسابی تنگ شده...پاییزه و همین روزا ممکنه به آرزوم برسم...
-
نخواستن نتوانستن است!
سهشنبه 9 مهرماه سال 1387 19:27
اگه یه چیزیو بخوای، همه چیزش در نظرت به غایت قشنگ و خوبه..هر چیزی که هر نسبتی با اون هم داره دچار همین اتفاق میشن..اما وای از روزی که چیزیو نخوای، قضاوت های سرسری و بهانه گیری از اتفاقات جزئی و گیر دادن به همه چی شروع میشه... درستش اینه که فکر کنیم و بخواهیم یا نخواهیم..هیچ کس و هیچ چیزی کامل نیست... خوبی ها لایق...
-
فلک بوقلمون
شنبه 6 مهرماه سال 1387 09:48
آنکه تغیر نپذیرد تویی...
-
می دانم تو روزی باز خواهی گشت
جمعه 5 مهرماه سال 1387 00:24
من اینجا باز در این دشت خنک تشنه می رانم من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی گل بر می افشانم و می دانم تو روزی باز خواهی گشت فریدون مشیری
-
یه پا پس یه پا پیش
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 17:57
اگه یه چیزیو خواستی، با همه ملزوماتش بخواه... اگه به مسلکی اعتقاد داری، اگه دوستی داری، اگه به کسی متعهد شدی...اگه اینجوری نبودی، بدون با منطق و آگاهی وارد ماجرا نشدی..یا بایست و خودتو کامل تطبیق بده یا خیلی زود ازش خارج شو... اگر خواهی مرا، می در هوا کن وگر سیری ز من، رفتم، رها کن
-
این روزها دارن زیاد میشن
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 17:44
اتفاقاتی که روزهای گذشته رو تداعی میکنن...
-
آسمون ریسمون
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387 18:46
اگه فکر می کنی کار درستی می کنی، پنهون نکن و فلسفه نباف... صداقت بیشتر آدما رو جذب میکنه...
-
جمع دیوانگان
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 23:12
آقا تو رو خدا اگه نمی تونین مشکلات زندگی رو تو چهاردیواری خونه تون حل کنین نرین ازدواج کنین..خانم هایی که میرین هر چی تو دلتونه میریزین تو دل مامان باباهاتون..مردایی که مخصوصا میرین برا ماماناتون سیر تا پیاز زندگیتون رو تعریف می کنین...نکنین این کارو...یک بار که حرمت ها بشکنه دیگه خیلی سخت میشه زندگی رو جمع کرد ها!...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 17:06
وداعی در بین نیست، که این آغاز سلام است...
-
با من غریبگی نکن
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1387 18:37
منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه تا سکوت هر شب من با هجومت روبرو شه بی هوا بدون مقصد سمت توفان تو میرم منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم تو همین جایی و هر روز من به تنهایی دچارم منو نزدیک خودم کن تا تو رو یادم بیارم...
-
دگرشمعی فروزان
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1387 23:53
مرغی که درحافظه اش ویرانی آشیانه ای راپشت سردارد هرگزبرشاخه های سوخته درخت اعتماد لانه نمی بندد... خیزران پی نوشت : این شمعه شعله اش نمی یاد..زلال آب، اشکین و سوزانش رها نکرده...
-
همه می دونن!
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1387 23:07
تازه گلی سر راهم گیرد و با من گوید محرم راز تو کو ؟ خار رهی به تمنا دامن من بگرفته، کان گل ناز تو کو ؟...
-
آینه های ناگهان
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1387 20:36
می نویسم تا یادم بماند به قیمت رنجش دیگری، راحت جان نطلبم.. می نویسم تا یادم بماند ارزش دوستی بیشتر از خوشی های چند روزه است.. می نویسم تا یادم بماند آن چه بر من رفت را به خاطر نیاورم و عزیز مهربانی را به آن مبتلا نسازم.. می نویسم تا یادم بماند امروز روز رسیدن به نتیجه همه اشتباهات 3سال گذشته من بود.. می نویسم تا یادم...
-
تلقین
شنبه 2 شهریورماه سال 1387 11:30
مگر نه اینکه ما آزادیم هر اعتقادی داشته باشیم؟!.. گاهی به سخره گرفتن تفکرات دیگران، دستمایه روشنفکر تلقی کردن خودمون میشه... اگر کسانی هستند که (آن میله و قفل که روی مدفن و قبر فلان آدم گذاشته شده مقدس است)، دلیل بر این نیست که احمق است و انسان اش ندانیم.. من هم برآنم تا غبار خرافات آمیخته شده با زندگی هر ایرانی را از...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 شهریورماه سال 1387 18:14
اینا که هر چی بهشون بگی، سریع موافقن اما بعدش حرفهای دیگه و بند و تبصره میذارن.. اول باهات همراه میشن حالا وقتشه که تو رو با خودشون همراه کنن و حرفهای خودشونو به کرسی بنشونن... پ ن:اصولا هرکی سریع جواب خواهش تو داد، رو حرفش نمیشه حساب کرد..حالا یا نیتش اینه که انجام نده و حواله داده، یا اینکه پای انجام دادنش که می...
-
۱شهریور87
جمعه 1 شهریورماه سال 1387 11:03
تاریخ را بنگری به همدانی می رسی که بوعلی سینا برای خفتن در آن، دنیا را گشت...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 مردادماه سال 1387 12:11
مرغ زیرک گر به دام افتد، تحمل بایدش...
-
فریاد خواهم زد
سهشنبه 29 مردادماه سال 1387 20:16
راهی است که باید رفت و من حالا بیشتر از هر زمانی بهش نیاز دارم....
-
حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن...
سهشنبه 29 مردادماه سال 1387 15:47
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 مردادماه سال 1387 16:08
دوست دارم بدونم اینا که حدود ۴۰ سالگی ازدواج میکنن، با چه نیازی، تصمیم گرفتن روال زندگیشون رو تغییر بدن.. سن امید به زندگی ما ایرانیا مگه چقدره که نصف بیشترش رو مجرد باشی؟!.. تا حالا هرطور زندگی کردن، از این به بعد هم ادامه بدن دیگه..به کجای دنیا برمیخوره.. اما جواب هایی که می شنوم پر نیت های خودخواهانه است..حالا یا...
-
پنبه گذاری
جمعه 25 مردادماه سال 1387 16:43
در رژیم های خودکامه "پنبه در دهان" مردم می کنند و در نظام های دموکراتیک، "پنبه در گوش"حاکمان!...
-
کسی می آید..
جمعه 25 مردادماه سال 1387 00:30
گفتن دوری و دوستی، نگفتن انقدر طول بکشه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1387 15:06
اینا که راه به راه تو چت و sms و 360 از این اون می پرسن ازدواج کردی؟...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 مردادماه سال 1387 10:46
خیلی وقت بود که قرار داشتیم بریم ده یکی از مشتریای فروشگاهش.. میگفت انگور و خیار و سیب زمینی اینا دارن..استخر مزرعه واسه ورود خیلی نشاط افزا! بود..دیگه مهمون که خر صاحبخونه اس، گفتن بریم زیر اون درخت بزرگه بشینیم،ما هم گفتیم چشم.. دوتا کنسرو آلبالو باز کردن تو دو تا کاسه خوشگل و به یه شیشه اشاره کرد و گفت عرقه ها! می...
-
فصل میوه ها
سهشنبه 22 مردادماه سال 1387 10:08
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 مردادماه سال 1387 11:19
آخر شبها که برق میره ، رو بالکن می خوابم و با نور چراغ قوه موبایلم که جلو چونه مبارک جاسازی میشه ، شهروند امروز می خونم تا وقت بگذره.. سکوت فوق العاده ای هست که هیچوقت لمسش نکرده بودم..حتی صدای پمپ کولر همسایه ها که آخرین بیدار های شهرن هم قطع میشه..هیچ چراغ خوابی روشن نیست..بی هیچ آلودگی صوتی و نوری ، میرم تو عالم...
-
Life can knock you down, it can break your heart
دوشنبه 21 مردادماه سال 1387 00:06
Life aint always beautiful Sometimes it's just plain hard Life can knock you down, it can break your heart .... But the struggles make you stronger And the changes make you wise And happiness has its own way of takin it's sweet time No, life aint always beautiful Tears will fall sometimes Life aint always beautiful...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 مردادماه سال 1387 23:56
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 مردادماه سال 1387 18:13
هر عملی را عکس العملی است که می توان با فهم آن عکس العمل، معنای عمل را فهمید...
-
بی حسی
جمعه 18 مردادماه سال 1387 22:12
شب در من می گذرد، تاریک و سرد، گرمای شعله شبتابی کاش!